اینم برای ..... مریم
وقتی مینوشتم دستام میلزیدن حتی جای الف .ب مینوشتم چشمهام از اشک خیس بودن حتی خوب نمیدیدم تموم بدنم کز کز میکردن حتی بدنم هم میلرزید اما خداحافظی کردم
چون
دیگه نمیتونم
نمیکشم خسته ام مثل همیشه
این هم یه بار دیگهیه شکست دیگه
حالم ازت به هم میخوره دیگه واقعا حس میکنم دارم هستو نیستتو بالا میارم دست از سرم بردار
حالم ازت به هم میخوره دیگه واقعا حس میکنم دارم هستو نیستتو بالا میارم دست از سرم بردار
+ نوشته شده در چهارشنبه یکم تیر ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۲۹ ب.ظ توسط دل شکسته
|