چشمانم را به آسمان بدوز.
می دانم که وجود پاک تو در آسمان هاست
می خواهم در پاکی وجودت سهیم باشم

چشمانم را به آن چشمان آبی دلربا پیوند بزن
شاید که توانستم برق چشمان پاکت را درک کنم!

 چشمانم را به آسمان بدوز
نه به این آسمان مادی
که آبی آن به سیاهی و تیرگی گناه عاشقان بی وفا مبدل گشته

چشمان من در انتظار آن آسمانی ست که پاکی وجود تو آن را آسمان نامید!

چشمانم را به آسمان بدوز
تویی که وجود پاکت در آنجا ست

و من می دانم
که اگر تو را ببینم چشمانم دیگر به ناپاکی نمی افتد.
و من از هم اکنون تمرین وفا داری می کنم.

تمرین وفاداری
تمرین عاشق شدن
عاشق بودن

تمرین ماندن و سوختن
و آخر جان می دهم
شاید که چشمانم دوخته شود به پاکی وجود تو!

فقط این را بدان:

«دوستت دارم آسمانم!»