گاهی تمام آنچه می خواهم،


دفتری است برای از تو نوشتن،


قلبی که اندوهم را بفهمد


و دستی که گونه های ترم را نوازش دهد


اینجا و تمام آنچه با من است


بوی خوش تو می دهد


لحظه ها رنگ تو را پوشیده اند


و من، از عطر سرشار حضورت، مستم


با دست های یخ زده ام بخارهای اندوه را


و حضورت را به رخ لحظه های تنهایی می کشم.
من هنوز منتظرم...