بر من ببار ...
تاریکم ای یلدا مهتاب میخواهم
لب تشنه ام ای اشک سیلاب میخواهم
در حسرت موجم باران کفافم نیست
درمان درد من باران نم نم نیست !!
بس تشنه میمانم غر ق پریشانی
تا آسمان ها را برمن بگریانی
چشم من از وقتی باعشق تو تر شد
آئینه چندین باآینه ای تر شد
پیدا شو ای مرحم !
بر زخم پنهانم
تا صبح دیدارت بیدار خواهم ماند
+ نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۳:۵۸ ب.ظ توسط دل شکسته
|