من  باشم وتوباشی وباران چه دیدنی است


 بی چتر، حسّ پـــرســه زدن ها نگفتنـی آست


 پاییز، با تــو فصـل دل انگیـــز بوسه هاست


 با تـــو، صدای بارش باران شنیدنی است


 ابری و چکّه می کنی و مست می شـــوم


طعــم لبان خیس تو حــالا چشیدنی است


 خیســم، شبـیه قطـره ی باران، شبیه تو


 تصویر خیس قطره ی باران کشیدنی است


 این جــاده با تو تا همه جا مزّه می دهد


 این راه ناکجــای من و تو ، رسیدنی است؟


 باران ببار ! بهتــر از این کــه نمــی شود


  من باشم وتوباشی وباران چه دیدنی است