سما
هوس اون عشق قدیم باز منو دیوونه کرد
این دل بی طاقت من باز تو رو بهونه کرد
تو کجایی با کی هستی هنوزم به یادم هستی
یا که تو پنجره سرد باز به یاد اون نشستی
می خوام امشب واسه تو گل ستاره بچینم
گم بشم تو رویاها خواب چشاتو ببینم
کلاغای بدخبر بهم میگن تو دیگه رفتی
اخرش با رقیب من توی یک خونه نشستی
خدا لعنتش کنه اخر تو رو ازم گرفت
اخ دیگه هیچ چی نمی گم بدجوری دلم گرفت
من يك عابر پياده هستم
واژههايم را...
عنكبوتهای هار به تاراج بردهاند.
يك عابر پياده
كه خواب مانده..
كه قضا شده..
كه ديگر با هيچ نمازی به جا آورده نمیشود !
+ نوشته شده در پنجشنبه یازدهم اسفند ۱۳۸۴ ساعت ۱۲:۳۰ ق.ظ توسط دل شکسته
|