چه زیباست.....................
چه زيباست واژه ي تنهايي
آنجا كه زير درخت گيلاس دفترچه ي خاطرات رو مرور ميكني
و با نگاهي به هر برگه ي اين دفترچه زندگي از نو آغاز مي شود
چه قدر شيرين است به تو انديشيدن
چه قدر زيباست كه با صدايي خفه از درون گريه كني
با بي صدايي از درون فرياد زني
و بگي واقعا عشق ممنوع است؟
براي چه كسي؟ اصلا چرا ممنوع است؟
چند شبيست كه خواب كوله بارش را برداشته و از چشمان خسته ي من رفته و جاي خودش رو به گريه هاي شبانه داده
به فريادهاي بي صدا به ناله هاي عاشقان
من از عشق بتي ساختم كه شب تا سپيده ي سحر تا آن لحظه ي كه ماه در آسمان خودنمايي ميكندمشغول عبادتم
و به اين عشق وجودي مي بالم
كه دوست داشتن واقعا زيباست
+ نوشته شده در جمعه هجدهم فروردین ۱۳۸۵ ساعت ۱۲:۴۲ ب.ظ توسط دل شکسته
|