..:: دلم گرفته ای هم نفس ..... ::..
دلم گرفته ای هم نفس
پرم شکست تو اين قفس
تو اين غبار . تو اين سکوت
چه بی صدا . نفس نفس
از اين نامهربونی ها
دارم از غصه می ميرم
رفيق روز تنهايی .
يه روز دستاتو می گيرم
تو اين شب گريه می تونی
پناه هق هقم باشی
تو ای همزاد همخونه
چی ميشه عاشقم باشی؟
دوباره من دوباره تو
دوباره عشق . دوباره ما
دو هم نفس . دو هم زبون
دو همسفر . دو هم صدا
تو ای پايان تنهايی
پناه آخر من باش
تو اين شب مرگی پاييز .
بهار باور من باش
بذار با مشرق چشمات .
شبم روشنترين باشه
ميخوام آيينه خونه
با چشمات همنشين باشه
دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو اين قفس
تو اين غبار . تو اين سکوت
چه بی صدا . نفس نفس
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۱۲:۵۴ ق.ظ توسط دل شکسته
|