دلتنگی هایم
دلتنگی هایم را چگونه گویم
قلم نیز دلتنگی هایم را نمی نویسد
تا جایی که خورشید به راهش ادامه دهد
من هم ادامه خواهم داد!
تو را فراموش نخواهم کرد
تا وقتی که دریا ساحل را فراموش نکرده
کاش می دانستی در دل شیشه ای من چه می گذرد
کاش می دانستی غروب های زندگیم
دیگر طلوعی ندارد
کاش نسیم غروب
درد دل مرابه تو گوید...
قلم در دستانم به سختی می نویسد
.
.
.
.
دیگر نمی نویسد
او هم نمی تواند دوری را تحمل کند...
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۳ ب.ظ توسط دل شکسته
|