نفرین
غربت من هر چی که هست از با تو بودن بهتر
آخر خط زندگی این نفسای آخر
وقتی دارم با هر نفس از این زمونه سیر میشم
وقتی با یه زخم زبون ازاین و اون دلگیر میشم
این آخر راه دیگه باید که تنها بمونم
تنها تو اوج بی کسی تو غربت آروم بگیرم
باید برم باید برم باید که بی تو بپرم
آخ که چه سنگین می زنه این نفسای آخرم
سکوت من نشونیه رضایتم نیست می دونی
دلمو حالا می تونی از سوی چشمام بخونی
بگو آخه جرمم چیی که باید این جور بسوزم
هیچی نگم داد بزنم لبامو رو هم بدوزم
در به در غزل فروش منم که گیتار میزنم
با هر نگاه به عکست انگارمن خودمو دار میزنم
نفرین به عشقو عاشقی نفرین به بختو سرنوشت
به اون نگاه که عشقتوتو سرنوشت من نوشت
نفرین به من نفرین به تونفرین به عشق منو تو
به ساده بودن منوبه اون دل سیاه تو
نفرین به عشقو عاشقی نفرین به بختو سرنوشت
به اون نگاه که عشقتوتو سرنوشت من نوشت
نفرین به من نفرین به تونفرین به عشق منو تو
به ساده بودن منوبه اون دل سیاه تو





